سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فیلترینگ در ایران توسط کمیته تعیین مصادیق فیلترینگ هدایت می شود. کمیته ای که متشکل از نهادهای دولتی متعددی است .

 

اخیرا ، مهندس فاتح از مسئولان روابط عمومی وزارت ارتباطات در مورد این کمیته اظهار داشت : کمیته‌یی مرکب از نمایندگان وزارت اطلاعات، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صدا و سیما با مسوولیت نماینده‌ وزارت اطلاعات تشکیل شود که این کمیته‌ مصادیق پایگاه‌های اطلاع رسانی رایانه‌ای غیر مجاز را تعیین و به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ابلاغ می‌کند.


وی همچنین اظهار داشتند : در جلسه‌ی مورخ ‌15/7/82 عضویت نماینده دبیرخانه‌ شورای عالی انقلاب فرهنگی و نماینده‌سازمان تبلیغات اسلامی‌ نیز به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید و در این راستا وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات به عنوان مجری فنی فیلترینگ مسوول اجرایی مصوبات این کمیته خواهد بود. اکنون که قرار است فهرست جدیدی از سایت های تحت فیلتر به ICP ها ابلاغ شود و بخش فارسی سایت بی بی سی نیز به جمع فیلتر شده ها پیوسته و این امر جنجال های زیادی را بر پا کرده است ، بهتر است کمیته تعیین مصادیق ، سخنگو داشته باشد.
اعلام موجودیت کمیته تعیین مصادیق فیلترینگ ، نیازی است که امروز جامعه اطلاعاتی ایران برای شفاف سازی رسانه ای فعالیت های قانونی این نهاد ، علاقمند است .


البته اعلام پیش شماره فکس ‌88429267 برای دریافت شکایات متضرران از فیلترینگ های هوشمند کمیته تعیین مصادیق ، نشان دهنده رویکرد مخاطب مداری فنی کمیته مزبور در برخورد با کاربران صاحب امتیاز تارنماهای وب است.


قطعا فعالیت این نهاد و دیگر نهادهای وابسته به عملکرد فیلترینگ این کمیته ، در ماه های آتی بیش تر خواهد شد . اگر چه قانون اساسی جمهوری اسلامی و حتی لایحه جدید آزادی اطلاعات ، فرآیند انتقال اطلاعات و ارتباطات در کشور را آزاد دانسته است ، لکن برخورد با متخلفان و نقض کنندگان حقوق شهروندی در سرزمین دیجیتال ، اصلی است که همگان باید خود را پایبند به آن بدانند. اما از هیچ نهادی قابل قبول نیست که بدون مسئولیت و ماموریت قانونی و تنها بر اساس وظیفه ای که ان را می توان امر به معروف و نهی از منکر اینترنتی ! دانست ، به رفتارهای غیر منطقی روی آورد. پس انتظار می رود مجریان اصلی صنعت نوپای فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران ، با شناختی همه جانبه و دقیق و در عین حال مصلحت اندیشانه ، رفتار سازمانی صیانت از مرزهای مجازی کشور را طراحی و پایه ریزی کنند.


به هر حال قابل قبول نیست که بدون در نظر گرفتن همه جانبه حقوق مادی و معنوی و قانونی اشخاص حقیقی و حقوقی دراینترنت ، واکنش های نادرستی را که می تواند چهره ارتباطات نوین در کشور را در سطح بین الملل خدشه دار کند ، جلوگیری نماید.
قطعا راه اندازی تارنمای ویژه ای برای اطلاع رسانی این کمیته و حتی اطلاع رسانی درباره شکایات واصله در مورد فیلترینگ و مسدود شدن سایت های وب فارسی و حتی خارجی ، مسئله ای است که با نیاز سنجی و روش سنجی بهینه باید در صدر اولویت برنامه های آتی این کمیته قرار بگیرد.

 

----------------

 

فیلترینگ سایت ها در ایران تحت نظارت کمیته ای سه نفره و براساس مصوبه ای از سال 1381 آغاز شد و با هدف صیانت از فرهنگ ملی و رسانه ای نسبت به فیلتر شدن سایت های اینترنتی تصمیم گیری می کنند.
مسعود فاتح معاون رسانه ای وزارت ارتباطات در فردودین 85 می گوید: این وزارتخانه نیز فقط مجری دستورات این کمیته است که با اعتماد برخی از کارشناسان، اعمال نظرهای سلیقه ای در این محفل نفوذ کرده است .
در این رابطه روزنامه ی اعتماد ملی با رمضانعلی صادق زاده نائب رئیس کمیسیون صنایع و معادن مجلس هفتم و عضو فراکسیون اغلیت که خود پیگیر یکی از آخرین لوایح دولت خاتمی یعنی لایحه ی جرایم رایانه است گفت و گویی انجام داده است که فکر میکنم جالب باشه :

فیلترینگ سایت ها در برهه ای از زمان خاص شدت می گیرد. دستور فیلترینگ سایت ها از کجا صادر می شود ؟
ببینید سایت ها از دو منبع فیلتر می شوند: یکی اینکه طبق مقررات با حکم قضایی مسدود می شوند، و دیگری بر طبق مصوبه ی شورای عالی انقلاب فرهنگی .
این مصوبه ای که شما می گویید همان کمیته تعیین مصادیق فیلترینگ است؟
بله.
این کمیته از چه زمانی تشکیل شد؟
در زمان مجلس ششم بود. فکر می کنم دوره ی اول ریاست جمهوری خاتمی.
اعضای این کمیته چه کسانی هستند؟
نمایندگانی متشکل از صدا و سیما و وزارت ارشاد و اطلاعات در این کمیته حضور دارند که این افراد سایت ها را بررسی می کنند و اگر در مورد فیلتر شدن سایتی تصمیم بگیرند به وزارت ارتباطات ابلاغ می کنند.
آیا وزارت ارتباطات هم نماینده ای در این کمیته دارد؟
تا جایی که من اطلاع دارم خیر.
مجلس چه طور؟
البته در زمان ریاست جمهوری خاتمی، ما پیشنهاد کتبی به ایشان ارائه کردیم مبنی بر اینکه یک نماینده مجلس در شورای عالی اطلاع رسانی که این کمیته زیر مجموعه ی آن است باشد.
ولی متاسفانه زمان ریاست جمهوری ایشان به پایان رسید و این پیشنهاد ما مسکوت ماند.
آیا به آقای احمدی نژاد هم چنین پیشنهادی دارید؟
خیر.
پس این کمیته در نهایت برای فیلترینگ سایت ها تصمیم گیری می کند؟
بله از طریق این مکانیزم عمل می شود ولی امیدوارم که تصمیم گیری در مورد مسدود کردن سایت ها سلیقه ای نباشد و براساس یک نظام مستدل و قابل دفاع عمل شود.
ریاست این کمیته را چه کسی برعهده دارد؟
نمی دانم، البته این کمیته زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی است که ریاست آن با رئیس جمهور است.
شما اظهار امیدواری کردید کع تصمیم گیری ها سلیقه ای نباشد ولی شاهدیم که طی هفته های اخیر برخی از سایت های خبری- سیاسی که الیته از هویتی مشخصی برخوردار بودند چون بی بی سی و انتخاب نیز فیلتر شدند.
البته سایت های سیاسی با حکم قضایی مسدود می شوند اما این کمیته نباید تمام تمرکز خود را روی بلوکه کردن سایت های سیاسی قرار دهد.
پس شاید بتوان به نوعی به تفاوت دیدگاهی که در این کمیته در زمان خاتمی و احمدی نژاد حاکم است اشاره کرد.
خب در زمان خاتمی هم این مسائل بود و حتی ISPهایی بودند که دفاتر آنها پلمپ شده بود.
منتها طی ماه های اخیر شاهد گسترش فیلترینگ بودیم.
البته ممکن است به صورت سلیقه ای و با توجه به سلیقه ی سیاسی که در نهاد بالای کشور وجود دارد این دوران تفاوتی با دوران گذشته داشته باشد ولی باید با اصلاح ساختاری به تصحیح این رفتارها پرداخت.
یعنی با اصلاح ساختارها می توان جلوی اعمال سلیقه ها را در فیلترینگ گرفت؟
می توان اعمال سلیقه عل را با ارائه ی ساختار مناسب کمتر کرد ولی نمی توان به صفر رساند.
این اصطلاح ساختاری که شما از آن سخن می گویید نمی تواند با تشکیل شورای فن آوری اطلاعات از سوی دولت صورت پذیرد؟
ببینید شورای فن آوری اطلاعات با توجه به ساختار سیاسی ای که دارد همان کاری را که شورای عالی اطلاع رسانی انجام می داد با حضور تعدادی از وزیران و دبیری رئیس جمهور به انجام می رساند و به نظر من این یعنی موازی سازی در کار نظارت بر فن آوری اطلاعات دیگر نیازی به شورای عالی اطلاع رسانی و آن کمیته نیست.
مجلس برای اصلاح نحوه ی فیلترینگ سایت ها چه برنامه ای را در دستور کار خود دارد؟
ما در مجلس لایحه ی جرایم رایانه ای را که از دولت قدیم تقدیم به مجلس شده بود به تصویب رسانده ایم اما با توجه به این که اکنون تمام وقت مجلس صرف بررسی بودجه می شود این لایحه ، سال آینده در صحن مطرح خواهد شد.
در این طرح چه نکاتی وجود دارد ؟
می توانم بگویم که با تصویب این طرح اعمال سلیقه ها کاهش می یابد و سیستم هماهنگ و یکپارچه ای بر این عرصه حاکم می شود.

 -------

اما اکنون ، اول فروردین 1387 ، پس از گذشت حدود 6 سال از تشکیل این کمیته ، هنوز تخصص و فرهنگی استفاده از متخصص به جای دعوت از نمایندگان قوا  و وزارت خانه ها و ...  و تشکیل  مجامع آب پرتقال خوری و جلسات صرفا صورت جلسه ای با طعم موز و خیار  بدون کار کارشناسی و دقیق و بدرد بخور  و ترجیحا به دلیل بالا بردنن سطور گزارش عملکرد و تعدد حوزه های کاری و گسترده نشون دادن ارتباطات و فعال بودن حوزه مدیریت ، به شدت فرا گیر شده .

سازمانهایی که هرکدام برای خود اهداف بزرگ و تعیین کننده ای دارند . اما مشخص نیست که ایراد کار کجاست . قصد من تو فرکانس فقط رفتن رو فرکانی اونها بوده و اعلام پارازیت آن اقدامات می باشد .

برای حل مشکل و کار کارشناسی زمان نیاز هست و مرد عمل !

اما خب داعیه داران مهندسی فرهنگی و آقایان و بانوان داعیه دار حرمت خون شهدا که جوانان و خیل خیل میبرن جنوب و فکه و یاد آوینی رو میخان با توریسم جنگی حفظ کنند !

باید بدون که هویت فقط با بتونه کاری درست نمیشه و الان دیگه ادم احساساتی که بره رو مین نیاز نیست ، الان تخریب چی میخاییم که با حوصله ، سالها کار کارشناسی کنه و مین های فرهنگی رو خنثی کنی ، فرق با اون زمانها همینه که اون موقع نفر میرفت رو مین و معبر باز میشد الان نسل باید بره رو مین ! تا مدیران مربوطه از خواب غفلت بیدار بشن .

از موضوع جدا نشیم .. بحث راهیان نور موضوع مفصلی هست که جای خودش رو فرکانسش خواهم رفت . اما براینمونه سایتهایی رو براتون میزارم که بدونید فیلترینگ در بعد رسانه میشه بی بی سی فارسی که هر وقت به فلان مدیر گفتن چی کار کردی ! بگه آقا جان ! نما کفر رو کله پا کردیم ! بی بی سی فارسی رو با عنایات خاصه خداوند متعال و برادران جان بر کی برد و متخصص فلان وزارت خانه پس از هزاران ساعت کار تو معدن ! فیلتر کردیم .....

اما همه اونهایی که از اینتر نت در حد سرچ تو گوگل بلدن میدونن که این فیلترینگ برای فقط قشر زیر 5 سال تأثیر داره، اما متخصصینی که با ژول بیت المال کار میکننه و برای دفاع از مرزهای فرهنیگ و امنتیتی تو این بعد حضور دارند مثل جنگ احد به دنبال غنائم رفتن ظاهرا ! و  محمد همچنان تنها !

وقتی هنوز نمیدونن که فیلترینگ یعنی چه و اصلا چه جوری باید چی رو کجا فیلتر کرد ... فکر میکنید تو امورات سطوح بالاتر این مغز حاکستر گندیده بتونه فکر کنه ... منظورم همه مدیران این مملکت نیست ... بهتر از شما میدونم و دیدم که آدمهایی هستند هنوزم که این مملکت رو توانایی و دلسوزی اونها میچرخه ... اما این 80% مدیر که احتمالا همه از ی ده هستند  بار سنگینی بر دوش اون 20% هستن .

قانون 20و 80 هم که بیزینس من ها میدونن .

 

اما نمونه بارز کارشناسی فیلترینگ :‏

www.Hamdami.com سایت وزارت خارجه اسرائیل   ( تو گوگل سرچ کنید مستقیم میرید توش ، مخابرات زحمت کشیده فقط دامینو بسته به خیال خودش البته )

 

تصویر سایت

 

 

سایتهای دیگه ای هم هست که به دلایل .... از گفتنشون معذورم  ( پرنو نیست ها )،  اما بدونید که این سایت وزارت خارجه اسرائیل معمولی ترین سایت فارسی زبانی هست که فیلتر شده اونم با دوغاب ! 

جالبته حجم استفاده از ادبیات و زبان فارسی و کارکترهای آشنا برای ما ایرانی ها  از سمت دشمنانمان به شدت بیشتر مدرن تر زیبا تر و هوشمندانه تره تا خود ما ! دقت کنید تعویض بنر ها و درج مناسبتها رو ، برید الان ببینید چند تا سایت دولتی برای نوروز تم عوض کردن و یا مطلب گذاشتن !

بسیاری از سایتهای فارسی در مورد تحلیلهای سیاسی ، اخبار و اوضاع ، نقدو بررسی و .... مربوط به خارجیانی هست که نهایتا به جاهای خاصی ختم میشن . اما ما ! خیلی از ارگانها و سازمانها و حتی مراکزی که باید کار تبلیغات و اساسا جنگ فرهنگی رو هدایت کنه در بخش زبان فارسی هم به شدت کوتاه ، کم حجم و نا بخردانه و ناشیانه حضور داره .

 

و من الله التوفیق .


نوشته شده در  جمعه 87/1/2ساعت  2:40 عصر  توسط رادیو آماتور 
  نظرات دیگران()

 5- لشکر یهود
    یک سازمان نظامی یهودی است که در زبان عبرای “هاهیل” نام دارد. این سازمان در سال 1944 به دستور حکومت برای تانیا و برای کمک به نیروهای متفقین در جریان جنگ جهانی دوم تشکیل شد. اما در اصل تشکیل لشکر یهود به سال 1939 یعنی در جریان جنگ جهانی دوم - که رهبران شهرک های یهودی در فلسطین راه را برای رسیدن به آرزوی خود در تشکیل دولت با مساعدت متفقین هموار می دیدند،باز می گردد. در همین سال حدود 130 هزار شهرک نشین یهود در فلسطین برای جنگ با متحدین داوطلب شدند.


    6- هاگانا
    هاگانا کلمه عبرای به معنی “دفاع” و سازمانی نظامی و متعلق به شهرک نشینان اسرایل است. این سازمان در سال 1920میلادی به جای سازمان “هاشومیر” تشکیل شد. هاگانا ابتدا وابسته به اتحادیه کارگران و سپس حزب مابی و هستدروت بود. در سال 1929میلادی هاگانا در سرکوب انتقاضه فلسطینیان مشارکت و به خانه ها و مستغلات عرب ها حمله کرد و راهپیمایی هایی را برای تحریک شهروندان عرب و ارعاب آن ها به راه انداخت. همچنین این سازمان در امر شهرک سازی به خصوص در ابداع شیوه “حصار و برج محافظت” برای شهرک های یهودی نشین مشارکت فعالی داشت و علاوه بر آن از زمان تاسیس همواره در راستی تامین امنیت شهرک های یهودی تلاش کرده است.
    سال های انتفاضه فلسطینیان از 1936 تا 1939 شاهد همکاری گسترده هاگانا با نیروهای اشغالگر انگلیس بود و این همکاری با انتصاب چارلز وینجیت به عنوان افسر سازمان امنیت انگلستان در فلسطین به سال 1939 توسعه یافت. نامبرده بر ایجاد تیم های ویژه شبانه و گروهان های سیار و هماهنگی میان سازمان اطلاعات و امنیت انگلستان و بخش امنیتی هاگانا معروف به “شی” نظارت داشت. همچنین نیروهای برای تانیا و هاگانا در تشکیل پلیس ویژه حفاظت از شهرک های یهودی همکاری داشتند و بیش تر اعضای آن از نیروهای هاگانا تشکیل شد. با پایان جنگ جهانی دوم نبرد جدیدی روی داد و هاگانا با همکاری “لیحی” و “اتسل” تاسیسات انگلیس و پل ها و خطوط راه آهن را تخریب کرد. این عملیات ها “جنبش مقاومت عبرای “ نامیده شدند. با برپایی دولت “اسرایل” نیروهای هاگانا هسته های اصلی ارتش اسرایل را تشکیل دادند.

    7- اتسل
    اتسل نام اختصاری “سازمان نظامی ملی در سرزمین اسرایل” است و نام دیگر آن آرگون می باشد. اتسل سازمانی نظامی است که در سال 1931میلادی با همکاری اعضای قدیمی هاگانا (که از سازمان مادر جدا شده بودند) و گروهی مسلح از سازمان بیتار تاسیس شد. افکار و اندیشه های ولادیمر جابوتنسکی مبنی بر ضرورت قدرت تسلیحاتی یهود برای تشکیل دولت و حق هر یهودی در ورود به فلسطین شالوده طرح ها و برنامه های این سازمان را تشکیل می دهد. آرم ین سازمان عبارت بود از یک دست که سلاحی را گرفته و بر روی آن عبارت “فقط ین” نوشته شده بود.
    در سال 1937 آبراهام یتهومی رئیس وقت اتسل با هاگانا به توافق رسید که این دو سازمان در هم ادغام شوند. این مسئله باعث تجزیه اتسل شد ؛ زیرا کم تر از نیمی از اعضای سه هزار نفری آن با این امر موافق بودند و اکثریت بر ضرورت حفظ استقلال سازمان تاکید داشتند. در سال 1940میلادی برای دومین بار این سازمان تجزیه شد و این بار گروه “آبراهام شتیرن” از آن فاصله گرفت و سازمان لیحی را تشکیل داد.
    علت این تجزیه هم به اختلاف این گروه با بقیه نیروهای اتسل در مورد اتخاذ موضع مناسب در قبال همکاری با نیروهای درگیر در جنگ جهانی دوم بر می گردد. هواداران شتیرن بر ضرورت حمایت از آلمان نازی برای شکست برای تانیا و به تبع آن خروج نیروهای این کشور از فلسطین و تشکیل دولت “اسرایل” تاکید می کردند، در حالی که سازمان مادر خواستار همکاری با نیروهای انگلیسی به ویژه در زمینه مسال امنیتی بود.
    اتسل با عملیات های تروریستی خود نقش عمده ای در کوچاندن کشاورزان فلسطینی داشت. همچنین این سازمان با همکاری سازمان تروریستی “لیحی” و حمایت هاگانا به خودروهای فلسطینیان حمله می کرد و به کشتار معروف دیریاسین در 9 آوریل 1948 دست زدند.

    8- لیحی (شتیرن)
    این کلمه اختصار جمله “مبارزان راه آزادی اسرایل” است. لیحی سازمانی نظامی و سری است که آبراهام شتیرن در سال 1940 به دنبال کنارگیری خود و هوادارانش از سازمان اتسل تاسیس کرد. از سال 1942 این سازمان به دنبال کشته شدن بنیانگذار آن “شیترن” به دست نیروهای انگلیسی به نام خود وی معروف شد. در سال 1943میلادی رهبرای این سازمان را مناخیم بگین بر عهده گرفت. مهم ترین عملیات های تروریستی این سازمان عبارتند از:
    1- قتل فولک برنادوت میانجیگر بین المللی
    2- بمب گذاری در هتل ملک داوود در قدس اشغالی و انهدام آن
    9- موساد
    به وسیله هاگانا یک سازمان سری ویژه تشکیل شد که دفتر اطلاعات موسوم به “شی” نام گرفت. در سال 1937 نیز هاگانا سازمان “موساد لیالیفی بیت به معنی دفتر مهاجرت” را تشکیل داد. این نخستین اسم ین سازمان بود.
    سازمان اطلاعات “رژیم صهیونیستی “ در سال 1951 وقتی که برای اولین بار به صورت رسمی اعلام موجودیت کرد، این اسم را به یدک کشید و شبکه های جاسوسی آن نیز از آن زمان موساد نامیده می شوند.
    با توجه به تعداد سازمان های جاسوسی اسرایل، رهبرای این رژیم تصمیم گرفت که سازمان ویژه ای برای هماهنگی میان فعالیت های این سازمان ها تاسیس کند. این سازمان “د ژ مستحکم برای خدمت به اسرایل” نام گرفت و مسئولیت تاسیس آن به روفین شیلوح واگذار شد. نامبرده کسی بود که پس از تشکیل موساد رسما ریاست آن را عهده دار شد.
    با توجه به گزارشی که در سال 1996 منتشر شد، شمار کارکنان موساد حدودا به 1200 تا 1500 نفر از جمله 500 افسر می رسید و هر کدام از آن ها در سن پنجاه و دو سالگی بازنشسته می شدند. موساد شبکه گسترده ای از مزدوران در سراسر دنیا در اختیار دارد و هم اکنون بیش از 35 هزار عضو (20 هزار کارمند و بقیه موقتی) دارد.
    موساد دارای چند شاخه اصلی است که هر کدام از آن ها ماموریت خاصی دارد. می توان گفت که ماموریت این شاخه ها به ترتیب ذیل است:
    1- جمع آوری اطلاعات
    2- دسته بندی داده ها
    3- بررسی و ارزیابی این اطلاعات
    4- نظارت و جاسوسی
    5- عضوگیری و اجرای عملیات در خارج از فلسطین از جمله قتل و تصفیه مخالفان
    6- بخش ویژه فیلمبرداری، جعل، رمزیابی و دستگاه های ارتباطی
    7- بخش ویژه آموزش و برنامه ریزی و افزیش کارایی کارکنان موساد
    8- بخش ضد اطلاعات و نفوذ نیروهای غیرخودی
    9- بخش عملیات
    بخش عملیات مهم ترین شاخه موساد محسوب می شود و ماموریت آن سازماندهی فعالیت جاسوسان و مزدوران این سازمان در گوشه و کنار جهان است.
    همچنین یک نیروی خارجی دیگر موسوم به “عل” به معنی عالی رتبه وجود دارد که کار آن جمع آوری اطلاعاتی از داخل آمریکا درباره کشورهای عربی است و سفرها و دیدارهای هیئت های سیاسی را کنترل می کند.
    موساد داری یک کمیته دیگر موسوم به “وادات” است که کار آن هماهنگی سری با خارج و داخل فلسطین اشغالی می باشد و به صورت هفتگی نشستی برگزار می کند. رئیس وادات همان رئیس موساد است که همکارانش او را مامون صدا می کنند. اما اعضای کمیته وادات عبارتند از اشخاص زیر:
    1- مدیر سازمان اطلاعات نظامی موسوم به “امان”
    2- مدیر سازمان اطلاعات داخلی “شین بت”
    3- مدیر سازمان امنیت عمومی “شاباک”
    4- مدیر مرکز مطالعات راهبردی و برنامه ریزی وزارت امور خارجه (این مرکز در زمینه جاسوسی سیاسی یا دیپلماتیک تخصص دارد)
    5- مدیر بخش عملیات ویژه پلیس موسوم به “ماتام”
    6- مشاوران خصوصی نخست وزیر در امور سیاسی، نظامی، امنیتی و مبارزه با تروریسم
    در جریان این نشست هفتگی چارچوب سیاست امنیت داخلی و خارجی رژیم صهونیستی ترسیم می شود.
    از سوی دیگر، موساد یک شعبه مطالعاتی با 5 بخش و 15 دفتر برای انجام مطالعات سری درباره کشورهای عربی و برخی کشورهای جهان دارد.

 

 


آرم شاباک با شعار
 «مدافع نباید دیده شود».


    10- شین بت (شاباک)
    هنگام تاسیس دولت اسراییل تعداد ماموران اطلاعاتی و امنیتی آن 184 نفر بود. این افراد در آن زمان به دستور مقامات نظامی یک یگان نظامی موسوم به “شین بت” وابسته به ارتش اسراییل تشکیل دادند. شین بت خلاصه کلمه “خدمت به امنیت” است. یسر هرئیل از زمان شکل گیری این سازمان تا سال 1952 میلادی رئیس آن بود. نامبرده بعدها به ریاست موساد هم رسید.
    شین بت در دهه اول شکل گیری اسراییل مراقب تحرکات دشمنان حزب کار که تا سال 1977 بر فلسطین اشغالی حکومت می کرد ، بود. حزب کار در این سال های طولانی توانست شین بت را به یک سازمان اسطوره ای برای حمایت از اسرایل در مقابل توطئه های داخلی و جاسوسان شوروی و فدایان عرب که با پشت سر گذاشتن سیم های خاردار وارد سرزمین های اشغالی می شدند، تبدیل کند. فعالیت های شین بت کاملا سری بود و حتی مردم اسم رئیس آن را هم نمی دانستند و سال ها تحت نظارت و مسئولیت دفتر نخست وزیر فعالیت می کرد.
    کلمه شین بت اندک اندک جی خود را به شاباک داد. شاباک به معنی امنیت عمومی و یا شین بت عمومی است. بعد از رسویی ماموران شاباک در پرونده “اتوبوس 300” در سال 1986، آبراهام شالوم رئیس آن استعفا داد. پس از این ماجرا روایت های مختلفی درباره شاباک و موساد بر سر زبان ها افتاد و پژوهشگران و حتی مسئولان قبلی این سازمان ها مطالبی به رشته تحریر درآوردند.



نوشته شده در  سه شنبه 86/12/21ساعت  2:29 عصر  توسط رادیو آماتور 
  نظرات دیگران()

 

 

 

سرلشکر آموس یادلین در سال 1952 متولد شده است. او عضو نیروی هوایی ارتش اسرائیل است و اکنون مسئول حفاظت اطلاعات ارتش اسرائیل(Aman) است.

او پیش از رسیدن به این جایگاه، سرپرستی دانشگاه ملی ارتش را بر عهده داشت. او همچنین افسر نیروی هوایی بود . به عنوان نمونه در عملیات «اپرا» که در آن تاسیسات هسته‌ای عراق را نابود کردند، به عنوان نماینده‌ی فرمانده حضور داشت.

او در جریان سخنرانی در دانشگاه هایفا مدعی شده است که بر اساس ارزیابی های صورت گرفته توسط بخش اطلاعاتی ارتش اسرائیل انتخاب محمود احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور ایران و از سرگیری تحقیقات و فعالیت های هسته ای از دلایل اصلی افزایش تهدیدات علیه اسرائیل است.

 

وی در گزارشی که برای کمیته امنیتی و امور خارجی کنیست(پارلمان رژیم صهیونیستی) تهیه کرده بود مدعی شده است که: ایران می تواند ظرف دو سال سلاح هسته ای تولید کند.وی در ادامه ادعاهای خود افزود: ایرانی ها کماکان به ساخت مواد و سلاح هسته ای ادامه می دهد و احتمالا در سال 2010 به سلاحی پیشرفته دست می یابد.

 


نوشته شده در  سه شنبه 86/12/21ساعت  2:13 عصر  توسط رادیو آماتور 
  نظرات دیگران()

 

 

میر داگان در سال 1945 در شوروی سابق متولد شد. وی به همراه خانواده در سال 1950 به سرزمین های اشغالی مهاجرت کرد و در جنوب تل آویو در منطقه «بت یام» مقیم شد. وی در سال 1963 در نیروی دفاعی(!) اسرائیل (IDF) نام نویسی کرد. وی در جنگ شش روزه، علیه ارتش اعراب، در سال 1967 جنگید و سپس در بلند‌یهای جولان به جنایت‌هایش ادامه داد. او به پاس خدماتش به رژیم صهیونیستی در سال 1971 مدال شجاعت(!) دریافت کرد.

اوایل دهه هفتاد، یک واحد مخفی و موقتی تروریستی ایجاد کرد که به Sayeret Rimon معروف است. که مامور مبارزه به مقاومت‌های مردمی در فلسطن اشغالی بود. این گروه پیشرو گروه‌های دیگری بود که در اوایل دهه‌ی هشتاد توسط IDF ایجاد شد. که برخی از این واحدها هنوز هم فعالند.

 

 

 

طی تجاوز به لبنان در سال 1982، فرماندهی یگان زرهی باراک را بر عهده داشت. پس از آن وی واحد اطلاعات اسرائیل را شبیه واحد ارتباطات در لبنان ایجاد کرد.

وی در سال 1995 از نیروی دفاعی اسرائیل کناره گرفت. یک سال بعد شیمون پرز از او خواست تا در مقام وزیر جنگ کار کند.‏ او همچنین به عنوان جانشین امی آیالون (Ami Ayalon) برای مبارزه با نیروهای مقاومت به مرکز فرماندهی پیوست. پس از آنکه آیالون به ریاست سازمان امنیت داخلی اسرائیل (شاباک) رسید، داگان به فرهندهی کل گروه دست یافت. در انتهای دهه‌ی نوی وی به ستاد کل ارتش پیوست.

او در آگوست 2002 توسط نخست وزیر وقت (آریل شارون) به عنوان رئیس سازمان جاسوسی اسرائیل (موساد) انتخاب شد. ایهود اولمرت او را تا پایان سال 2008 در این سمت ابقا کرد.

او در طی این مدت 2 بار زخمی شده است. همچنین او از دانشگاه حیفا در علوم سیاسی فارغ التحصیل شد.

از او گفته‌های کمی وجود دارد. او یک مرد در سایه است. اما گفته‌ی او در سال 1998 در هنگامی که در دفتر نخست‌وزیری حاضر شده بود، می‌تواند آموزنده باشد: «به عقیده‌ی من، هیچ تروریستی در هیچ جا(منظور کل مردم فلسطین است!) نباید احساس امنیت بکند.» همچنین او در گفتگو با شبکه‌ی دو اسرائیل گفته است: «من گمان می‌کنم زندگی فرد کمترین هزینه‌ای است که باید برای استفاده از شیوه‌های تروریستی (مقاومت با سنگ!) بپردازد»

اکنون نیز ایشان در دانشگاه حیفا مشغول تدریس در درشته علوم سیاسی هستند.


نوشته شده در  سه شنبه 86/12/21ساعت  2:7 عصر  توسط رادیو آماتور 
  نظرات دیگران()


آرم شاباک با شعار
 «مدافع نباید دیده شود».


اشاره:
    سازمانهای امنیتی اسرایل همواره نقش
مهمی در تمام نبردهای این رژیم ایفا کرده اند. در نبرد لبنان نیز آنها نقش
و حضور فعالی دارند.اسرایل تاکنون سازمان ها و گروه های ویژه ای را برای
ترور مخالفان خود در نقاط مختلف دنیا تشکیل داده است. نگاهی به این
سازمانهای مخوف می تواند در شناسایی بهتر نیروهای مختلف نظامی و امنیتی
اسرایل کمک مناسبی باشد. در زیر کوشیده ایم به مهمترین این سازمانها و
گروهها نگاهی هرچند گذرا داشته باشیم:


    1- هاشومیر (نگهبان)
    یک
سازمان نظامی است که در سال 1909 در فلسطین تشکیل شد و افرادی چون یتسحاق
تسفی، اسرایل گلعادی، الکساندر زید و اسرایل شوحط مسئولان این سازمان به
شمار می آمدند. بیش تر اعضای این سازمان نظامی از حزب کار و از نخستین
مهاجران روسی به اسراییل هستند. با این وجود، هاشومیر با نظارت مستقیم حزب
کار بر این سازمان مخالفت کرده است. هدف این سازمان تامین امنیت شهرک های
یهودی نشین و حمایت از آن ها اعلام شده است.


    2- بیتار
    این
کلمه برگرفته از عبارت عبرای “برای ت یوسف ترومبلدور” به معنی “دوران
ترومبلدور” و یا “پیمان ترومبلدور” است. بیتار سازمانی اصلاح طلبانه و
متشکل از جوانان اسرایل است که یوسف ترومبلدور در سال 1923 آن را در هلند
تاسیس کرد. هدف این سازمان آموزش اصول کشاورزی و علوم به جوانان یهود برای
آماده ساختن آن ها جهت زندگی در فلسطین بود. البته در آموزش این افراد روی
آموزش نظامی و زبان عبرای تاکید خاصی می شد. اعضای این سازمان یک نوع
ایدئولوژی متاثر از فاشیسم را آموزش می دیدند. اندیشه فاشیسم در آن زمان
حاکم بر اروپا بود. به این جوانان تلقین می شد که انسان دو راه پیش رو
دارد که سومی ندارد: “یا مرگ یا جنگ”
    بیتار مدام به اعضای خود
یادآور می شد که هر کشور داری رسالت و اهداف خاص، با زور شمشیر تشکیل شده
است. در کل باید گفت که این سازمان افکار و اندیشه های جابوتنسکی از
رهبران اسرایل را یدک می کشد.


    3- نوتریم
    کلمه
عبرای و به معنی نگهبان و محافظ است. این سازمان عبارت است از پلیس احتیاط
یهودی که نیروهای قیمومت انگلستان با همکاری هاگانا و برای قلع و قمع
انتفاضه ملت فلسطین در 1936 - 1939 تشکیل دادند و در این راستا صدها یهودی
در شهر ها و شهرک ها به عضویت آن درآمدند و برای حمایت از شهرک های واقع
در منطقه پست اردن اعزام شدند.
    نیروهای نوتریم ابتدا 1550 نفر
بودند که حقوق و هزینه زندگی 750 نفر آنان را انگلستان و حقوق بقیه (1800)
را رهبرای شهرک های یهودی متکفل شده بودند. در ژوئن 1936میلادی. با توجه
به شدت گرفتن تظاهرات فلسطینیان 1240 نیرویی که “نگهبانان ذخیره” نام
داشتند، به عضویت این سازمان درآمدند.


    4- سپاه یهود
    سپاه
یهود تشکیلاتی نظامی و متشکل از داوطلبان یهودی است که در جریان جنگ جهانی
اول در کنار نیروهای انگلیس و متفقین جنگیدند. گردان یهودی شماره 38 که در
میان سال های 1915 - 1917 تشکیل شد و گردان 39 که بن گوریون و بن تسفی در
سال های 1917 - 1918 در آمریکا آن را تاسیس کردند و گردان 40 (که در
فلسطین تشکیل شد) و گردان های “یورش تفنگ های پادشاهی” نیروهای تشکیل
دهنده این سازمان هستند.
    تعداد نیروهای همه این گردان ها مجموعا
6400 مرد بود که همه آن ها سپاه یهود نامیده می شدند. اندیشه تاسیس این
سپاه از آن جا نشات می گیرد که اسرایلیها با توجه به قدرت استعماری بالی
برای تانیا بر خود لازم می دانستند که برای رسیدن به هدف خود یعنی تاسیس
وطنی ملی برای یهودیان به نیروهای انگلیسی کمک کنند.



       ادامه دارد .....

نوشته شده در  سه شنبه 86/12/21ساعت  11:55 صبح  توسط رادیو آماتور 
  نظرات دیگران()

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
صدر یعنی قلب بیروت ..
و اینک لبنان ..
بوسنی ....
تخریب مولد النبی در طرح جدید توسعه مسجد الحرام
آئین نامه حضور در فرکانس صفر
[عناوین آرشیوشده]